ورود
جستجو
سرچشمه
دورهها
آشنایی با دورهها
درسگفتارها
مراقبهها
فرناز فرود
ارزیابی هوش مثبت
تماس
جستجو
آشنایی با دورهٔ «بیداری قهرمان درون»
خانم کارول پیرسن، دانشآموختۀ رشتۀ روانشناسیست و در زمینۀ مدیریت انسانی به درجۀ پروفسوری رسیده است. شرارۀ پژوهش مطالب این کتاب هنگامی در جان او درخشید که میخواست پایاننامۀ دکترای خود را ارایه دهد. این تعهد پرشور، بیست سال او را به دنبال خود کشاند و موجب شد تا دورههای آموزشی و عملی متعدد و گوناگونی را در این گستره تجربه کند. این گامهای مشتاقانه نخست دستمایۀ کتابی با نام «قهرمان درون» شد که...
×
خانم کارول پیرسن، دانشآموختۀ رشتۀ روانشناسیست و در زمینۀ مدیریت انسانی به درجۀ پروفسوری رسیده است. شرارۀ پژوهش مطالب این کتاب هنگامی در جان او درخشید که میخواست پایاننامۀ دکترای خود را ارایه دهد. این تعهد پرشور، بیست سال او را به دنبال خود کشاند و موجب شد تا دورههای آموزشی و عملی متعدد و گوناگونی را در این گستره تجربه کند. این گامهای مشتاقانه نخست دستمایۀ کتابی با نام «قهرمان درون» شد که میتوان آن را بستر بالیدن نگاشتۀ حاضر، یعنی «بیداری قهرمان درون» دانست. کتاب پیش رو به سفر هزارلا و مارپیچگونۀ زندگی آدمی میپردازد که لازم است همچون یک قهرمان دلیر در پاسخ به ندای وجود خود رهسپار آن شود و به گنج نهان درون دست یابد. این سفر، آکنده از دامگاههایی هراسناک و بیراهههایی ناپیداست، اما رهاورد، همان گنج بیهمتاست که اسرار جان را به ما مینمایاند و فرصتهایی پیش رویمان مینهد تا هدایای منحصر به فردمان را نثار جهان کنیم. نویسنده در جایگاه راهنمای این سفر جانافزا از نقش تأثیرگذار اسطورهها و کهنالگوها کمک میگیرد تا راه و کژراههها را به ما نشان دهد. کهنالگوها عناصر سازندۀ ناخودآگاه هستند و گاهی از آنها به عنوان تصویرهای اسطورهای و الگوهای جمعی نیز یاد میشود. یک کهنالگو شیوۀ برداشت یا ایدهای جهانشمول است که بخش عمدهای از عواطف و احساسات انسانی را در بر دارد. این نگرش، تصاویری را در ذهن پدید میآورد که با برخی از تجارب آگاهانه و روزمرۀ زندگی مترادف است. برای نمونه، کهنالگوی مادر - یعنی طرز فکر قدیمی و ایدۀ کهن از مادر - تصویری از مادر در ذهن کودک ایجاد میکند که بعدها با مادر واقعی همانند و مترادف میشود. کهنالگو در واقع مخزن دایمی همۀ تجاربیست که طی قرون متمادی توسط نسلهای مختلف تکرار شده است. در ناخودآگاه جمعی، کهنالگوها کاملاً از همدیگر مجزا نیستند؛ به این معنی که ارتباطات و اتصالاتی میان آنها برقرار میشود. برای درک این پیوند، وصف رنگینکمان میتواند روشنیبخش باشد. اگر چه میدانیم رنگینکمان، طیفی از هفت رنگ است، اما با تماشای آن میبینیم که رنگها در مناطق مرزی چنان با هم درآمیختهاند که تعیین یک رنگ مشخص، ناممکن میشود. کهنالگوها از هزاران سال پیش در داستانها و افسانههای قومی نقش داشتهاند و رد آنها در آثار هنری قبل از تمدن نیز به چشم میآید. در اوایل قرن بیستم، کارل گوستاو یونگ نظریۀ استفاده از کهنالگوها را به منظور روشنتر کردن اجزای شخصیت رواج داد. او بر این عقیده بود که وجود شکلهای کلی و جهانشمول که تجربهها و عواطف را هدایت میکنند، به الگوهای رفتاری متعارف و شناختپذیر با نتایج احتمالی خاص میانجامند. کهنالگوها هم در افسانههای اساطیری و هم در داستانهای معاصر، عناصری مهم به شمار میآیند. از جمله داستانهای اساطیری مشهور، افسانۀ «شاه آرتور » و «جام مقدس» است. آرتور پندراگن ، پادشاه افسانهای و دادگستر، در دورهای نامعلوم - بین قرن ششم تا شانزدهم میلادی - بر بریتانیا حکومت میکند. او جنگاورانی را که بعدها به نام «شهسواران میز گرد» شهرت مییابند، دور خود گرد میآورد و میکوشد به کمک آنها آرامش و امنیت را در سراسر کشور برقرار سازد. اما رشادت و رزمآوری، به تنهایی برای این شهسواران کافی نیست، بلکه آنها میبایست کاردان و خوشرفتار نیز باشند. افزون بر این، کسی میتواند به گنج یا جام مقدس دست یابد که از پاکی و خلوص باطن نیز برخوردار باشد. شهسوار یا قهرمان، به منظور یافتن گنج یا جام مقدس راهی سفر میشود. مشکلات یا به زبان افسانه، اژدهاهایی سر راهش قرار میگیرند و او به شیوههای گوناگون آنها را از میان برمیدارد. به این ترتیب، قهرمان طی سفر، درسهایش را میآموزد و چنان چه به شایستگی کافی برسد، گنج را مییابد. سپس کار او، این است که به شیوهای مناسب، گنج یا هدیۀ بیهمتایش را به جهان عرضه کند تا نه تنها زندگی خودش، بلکه کل جهان را تر و تازه و دگرگون سازد. یکایک ما هدیهای ارزنده داریم که آن را به دنیا ارایه دهیم، اما فقط هنگامی میتوانیم آن را به درستی تقدیم کنیم که دست به سفر خاص خودمان زده باشیم. این سفر، به گفتۀ خانم پیرسن، نویسندۀ کتاب حاضر، مستقیم یا خطی نیست، بلکه مارپیچی یا فنرگونه است. به این معنا که بارها با مشکلاتی مشابه رویارو میشویم، اما هر بار از لایۀ ژرفتری از آگاهی به آنها پاسخ میدهیم. شیوۀ نگارش این کتاب نیز مارپیچی یا فنرگونه است. ابتدا شرح خلاصهای از دوازده کهنالگوی راهنمای ما در سفر قهرمانی میآید و ارتباط هر کدام از آنها با مراحل سفرمان روشن میشود. سپس در بارۀ هر کهنالگو توضیحی مفصل ارایه میگردد و در ضمن، به تأثیر کهنالگوها بر همدیگر اشاره میشود. با خواندن این بخشها میآموزیم که چگونه در آغاز سفر، خود را سالم و قوی بسازیم، سپس با جان رو به رو شویم و سرانجام، یک خویشتن منحصر به فرد به دنیا بیاوریم. سفر خود به ما یاد میدهد چگونه در جهان ایمن و موفق باشیم، سفر جان به ما کمک میکند تا در نتیجۀ رویارویی با ژرفترین اسرار زندگی، واقعی و اصیل شویم و سفر خویشتن، راه را به ما نشان میدهد تا اصالت، قدرت و آزادیمان را بیابیم و ابراز کنیم. خود، در بر گیرنده یا «ظرف» زندگی ماست، میان ما و همه چیز دیگر مرزی ایجاد میکند و رابط ما با جهان است. همچنین به ما کمک میکند تا نه تنها یاد بگیریم در جهانی که میشناسیم بگنجیم، بلکه برای تغییر آن جهان در جهت بهتر برآوردن نیازهایمان عمل کنیم. جان که پیروان یونگ آن را برابر با ناخودآگاه یا روان میدانند، ما را به فراشخصی وصل میکند. همچنین جان، سرچشمۀ همۀ امکانات و تواناییهای گونۀ بشر است که در هر کدام از ما نهفته هستند. خویشتن، نشانۀ دست یافتن به نوعی مفهوم هویت اصیل است. هنگامی که خویشتن آشکار میشود، میدانیم چه کسی هستیم، بخشهای پراکندۀ روانمان به هم میپیوندند و یکپارچگی و هماهنگی را در جهانی با گوناگونیهای فراوان تجربه میکنیم. موضوع بخشهای پایانی کتاب، روش دستیابی به همین یکپارچگی و گرامیداشت گوناگونیست. دستیابی به تفرد یا شیوۀ منحصر به فرد بودنمان، در نهایت با مطالبۀ اسطورۀ زندگیمان ممکن میشود. در این مرحله، باز هم دوازده کهنالگو، یعنی معصوم، یتیم، جنگجو، حامی، جوینده، عاشق، ویرانگر، آفریننده، حکمران، ساحر، فرزانه و لوده بررسی میشوند؛ اما این بار به منظور یکپارچه شدن و یافتن وجود بیهمتایمان. مرحلۀ پایانی سفر که با کهنالگوی لوده نمود پیدا میکند، به نخستین کهنالگو، یعنی معصوم، اما در سطحی بالاتر از پیش میانجامد. این بار معصوم در رابطه با زندگی، خردمندتر است. در سفر مارپیچی، شاید بارها با هر کهنالگویی رو به رو شویم و در این فرایند، هدایایی تازه را در سطوح بالاتر با لایههای ژرفتر رشد دریافت کنیم. چگونگی نگاه ما به جهان به این بستگی دارد که در حال حاضر کدام کهنالگو بر افکار و کردار ما تأثیرگذار است. برای نمونه، اگر جنگجو غالب باشد، چالشهایی را میبینیم که باید بر آنها پیروز شویم. چنان چه حامی غالب باشد، آدمهایی را میبینیم که نیازمند حمایت ما هستند. هنگامی که فرزانه غالب است، توهم و پیچیدگی را میبینیم و برای یافتن حقیقت میکوشیم. وقتی لوده غالب است، راههای خوش بودن را میبینیم. پس از آن که خود را پذیرای یادگیری از هر دوازده کهنالگو ساختیم، ممکن است همۀ آنها را در یک روز یا یک ساعت تجربه کنیم. پرسشنامۀ پایانی کتاب که توسط خانم پیرسن طراحی شده، به شما کمک میکند تا بتوانید تشخیص دهید کدام کهنالگوها اکنون در زندگیتان فعالتر هستند و در چه مرحلهای از سفرتان قرار دارید. در اینجا ضرورت دارد در بارۀ انتخاب برخی از واژهها و اصطلاحاتی که در جایجای کتاب به کار رفته است، توضیح داده شود: اژدها: این واژه در واقع شکل اساطیری کلمۀ «مشکل» است. دشواریهایی که به شکل مانع بر سر راه سفر قهرمان قرار میگیرند، همچون اژدها او را به مبارزه میخوانند. قهرمان فقط در رویارویی با این مشکلات یا همان اژدهاها میتواند مرحلهای از سفر را پشت سر بگذارد و دستاوردهای این پیروزی را دریافت کند. برای نمونه، در بخش مربوط به کهنالگوی یتیم، «محیط خانوادگی نابسامان، بیعدالتیها و آسیبهای اجتماعی»، مشکلات یا اژدهاهایی هستند که این کهنالگو را به چالش میکشند. فراخوان: این واژه در کادرهایی که برای جمعبندی مشخصات هر کهنالگو آمده، به چشم میآید. فراخوان، به معنای شرایطیست که آن کهنالگو را صدا میزند، احضار میکند یا فرامیخواند. برای نمونه، در بخش مربوط به کهنالگوی معصوم، «محیط امن و بیخطر، خواسته برای حمایت شدن و تجربۀ عشق و پذیرش بی قید و شرط»، شرایطیست که این کهنالگو را بیدار و فعال میکند یا فرامیخواند. پیوند زن و مرد درون: بنا بر اعتقاد یونگ، هر انسانی دارای دو وجه زنانه و مردانه است و برای رسیدن به یکپارچگی، ضروریست که این ویژگیها توسط فرد شناخته، پذیرفته و میان آنها هماهنگی و پیوند برقرار شود. کتاب «بیداری قهرمان درون» ابزاری مناسب برای خودکاوی و نوسازی شخصی به نظر میرسد. این مطالب، به ویژه برای کسانی که به روشن کردن موقعیتشان در جهان و بهرهمندی از تواناییهای نهفتۀشان علاقه دارند، مفید و کاربردی خواهد بود. کتاب حاضر از آن دست مطالبیست که به خوبی گنجایش بیش از یک بار خوانده شدن و بررسی را دارد. امیدوارم از مطالعۀ این کتاب و شناختهای حاصل از آن لذت ببرید. در پایان، لازم به یادآوریست که کارل گوستاو یونگ، طرح کهنالگوها را از خدایان یونانی وام گرفته و عقاید مشرکانۀ یونانیان را که در مسیحیتِ تحریفشده نیز رسوخ کرده، به آنها افزوده است. همچنین عقاید غیر توحیدی و افسانهای ادیان شرقی مانند بودیسم و هندویسم را در این مضمون به عنوان نماد در نظر گرفته و گنجانده است. بدیهیست که این نظریات فقط از دیدگاه روانشناسی، توجیه شده و به کار رفته است و در غیر این صورت، عموماً با عقاید توحیدی و اسلامی در تعارض قرار دارد.
فرناز فرود
farnazforoud.ir
3K بازدید
دورهٔ «بیداری قهرمان درون»
دورهٔ «بیداری قهرمان درون» مبتنی بر کتاب «بیداری قهرمان درون» نوشتهٔ کارول اس. پیرسن با ترجمهٔ فرناز فرود از انتشارات کلک آزادگان
48,000,000 ریال
نقد و نظر یا دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید. ابتدا وارد شوید!
© دورههای آموزشی فرناز فرود
پرسشهای متداول
درسگفتارها
درسگفتارهای دیداری
درسگفتارهای شنیداری
دورهها
دوست داشتن آگاهانه
تمرین نیروی حال
مراقبهها
تمرین تمرکز
مراقبهٔ حضور در لحظهٔ حال
نویسندگان
نیل دونالد والش
اکهارت تله
دبی فورد